
مزنیدم! که در این دشت مرا کاری هست گل اگر نیست ولی صفحهی گلزاری هست ساربانا نزنید این همه آوای رحیل آخر این قافله را قافله سالاری هست مو که افسرده حالوم چون ننالوم شکسته پر و بالوم چون ننالوم همه گویند زینب ناله کم کن تو آیی در خیالوم چون ننالوم همین است و همین است همین است فقط حیدر امیرالمؤمنین است ***********