وای وای خدایا! برادر تشنهم دستوپا میزنه برابر چشمم میغلطه رو خاک و پرش پر از خونه سرش پر از خونه قاتل با چکمه، روشو برمیگردونه سرش پر از خونه خواهرت بمیره که قبل جوندادن یهعدّه با عصا به جونت افتادن اینهایی که از هم سرت رو میدزدن امروز خلخال دخترت رو میدزدن