
(خواهر از مقتل میاد خمیده بیرمق، بیحال، رنگ پریده روی نی دیده، سر بریده سر بریده، سر بریده) ۲ (چه خبر عمّه؟ خودم دیدم غریب گیر آوردنش چه خبر عمّه؟ خودم دیدم تو قتلگاه کشوندنش چه خبر عمّه؟ خودم دیدم با یه وضعی کشتنش) ۲ (غریب گیر آوردنش، تو قتلگاه کشوندنش) (دیدم از نیزه، زخم لباشو کی پریشون کرد، موی داداشو به تن خولی دیدم عباشو دیدم عباشو، دیدم عباشو) ۲ هرچقد گشتم تو اون گودال، هرچی که بود، بدن نبود هرچقد گشتم به جز رگها جا برا بوسیدن نبود هرچقد گشتم از اون پیکر چیزی برا کفن نبود هوا تاریکه دم اذونه همه رفتن ساربان میمونه سم مرکبها، روضه میخونه روضه میخونه، آخ پر خونه ای تن بیسر برا زینب چی مونده از پیکر تو ای تن بیسر بگو بردن چجوری انگشترتو ای تن بیسر خبر داری با چی زدن دخترتو