
(غوغاست توی مقتل محشر کبراست توی مقتل) ۲ مجنون رفته از حال پیکر لیلاست توی مقتل (مولا سینه میزنه حضرت زهراست توی مقتل) ۲ (سر رفت رووی نیزهها شعله رسید به خیمهها) هامون گریه میکرد با دل محزون، گریه میکرد با ریگ بیابون هرنفس، بارون گریه میکرد (مثل تیغ کهنه نعل تازه، خون گریه میکرد) ۲ از فریاد العطش میسوزه دل فرات رفتن سمت خیمهها (واویلا علی البنات) (واویلا علی الحرم) (وقتی بیهوا زد مادرش زهرا رو صدا زد روی خاک گودال با لب تشنه، دستوپا زد) ۲ از قاتل بپرسید با دوازده ضربه چرا زد وای از شاه بیسپاه از گودال قتلگاه سمت خیمه، بیسوار برمیگرده ذوالجناح (واویلا علی الحرم) **** (چه کسی تو رو کشته عالمو بیچاره کرده چه کسی تو رو کشته زینبو آواره کرده)