لای لای علیاصغر... لای لای علی اصغر، بخواب عزیز مادر کاشکی که داشتی اشکی، شاید میشد لبات تر تو خیمهها نمونده، نه آبی و نه شیری اینقد نکن تلظی، دور از جونت میمیری عمو نیومد اما، میسپارمت به بابا علی برو به میدون، دست علی به همرات کاشکی تو این بیابون، یه کم بباره بارون یا این که بین لشکر، پیدا شه یه مسلمون از همهمه میترسی، از هلهله میترسم از اون تیر سه شعبه، از حرمله میترسم بابات داره میلرزه، دشمن بهش میخنده خدایا چی میبینم، سرت به مویی بنده ای گل سرخ پرپر، یه بار نگفتی مادر رفتی و روی نیزه، راحت خوابیدی مادر گلپسرم چقدر زود، قدت رسید به بابات مادر برات بمیره، که نیمه بازه پلکات