سرمایه‌ی محبت زهراست دین من

سرمایه‌ی محبت زهراست دین من

[ مسعود پیرایش ]
(سرمایه‌ی محبّت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم) ۳

(گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
یک ذرّه از محبّت زهرا نمی‌دهم) ۲

(در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه‌ی سَینا نمی‌دهم) ۲

من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یک قطره از مهر حسین
سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه‌ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

نظرات