
(سرمایهی محبّت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم) ۳ (گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذرّه از محبّت زهرا نمیدهم) ۲ (در سینهام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینهی سَینا نمیدهم) ۲ من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم بر مشام جان زدم یک قطره از مهر حسین سبقت از عود و گلاب و نافه و عنبر گرفتم بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا