زخمِ یه داغه رُو قلب شیعه

زخمِ یه داغه رُو قلب شیعه

[ سید مجید بنی فاطمه ]
زخمِ یه داغه، رُو قلب شیعه
داغ دل ما، بَرا بقیعه

اون‌جا که شب‌هاش، سکوتِ محضه
نداره زائر، حتّی یه لحظه

چشمامو می‌بندم راهیِ آینده‌م
بازم زیارت می‌کنم صحن خیالی رو
گنبدو می‌بینم همون‌جا می‌شینم
دارم تصوّر می‌کنم ایوون خالی رو

*****

چجوری قلبم طاقت بیاره
شیخُ‌الائمّه حرَم نداره

روضه‌ی آقام خیلی عجیبه
اون‌همه شاگرد، بازم غریبه

به گفتن آسونه، ریختن توی خونه
مدینه بی‌وفایی‌هاش شبیه سابق بود
باورتون می‌شه، اون‌که تُو آتیشه
میوه‌ی قلب فاطمه امامِ صادق بود

*****

بازم یه عدّه هیزم آوُردن
پای برهنه حضرتو بُردن

امامِ صادق دلِش شکسته
افتاده یادِ دستای بسته

به یاد روزی که، تیره و تاریکه
روی زمین می‌کِشیدن قبله‌ی حاجاتو
دلِش که می‌سوزه، به یادِ اون روزه
تُو کوچه با غلاف زدن مادر ساداتو

*****

(دو دستم بسته بود امّا دو چشم من تماشا کرد
که یارم عشق را بین در و دیوار معنا کرد)

نظرات