از خونه با یه قلبِ خون، امامِ بیعبا رفت کشون کشون کشیدنش بگو دلت کجا رفت؟ یه دل میره مدینه و یه دل میره کجا؟ مُعطّلت نمیکنم جا موند یکی تو صحرا زجرو فرستادن سروصدا میکرد زینب برای دخترِ حسین دعا میکرد دل تو دل کسی تو قافله نبود رقیه رو آورد ولی با صورت کبود تو را با خاک پوشاندند، لحد ای کاش میچیدم اگر اینکار می کردم سرت بر نِی نمیدیدم هنوز تو خاک کربلا ستاره پیدا میکنیم اطراف خیمهگاه هنوز گوشواره پیدا میکنیم همش منو کِشید شبیه وحشیا همش میگم باباجونم زجرو نبخشیا سر تو رو بُرید شبیه وحشیا همش میگم باباجونم شمرو نبخشیا