
روی دوشم میبرم جسم بی جان تو را یک طرف میبینم، گریههایِ، طفلانِ تو را من که خود فاتح خیبر بودم لرزه افتاده به پایم، زهرا بشنو امشب، های هایم، زهرا های هایِ بی صدایم کاروانِ عزا را ببین حسین از پیشِ رو زینب از پشتِ سر حسن و نالهی مادر، مادر (این دل تنگم، غصهها دارد آرزوی مُردنِ جای تو را دارد)۳ خاک میریزم به رویِ جسم خستهات چشمِ بستهات دستِ، شکستهات نظر نما به حیدر خستهی از پا نشستهات ای بانو که در غمها پناهم، شدی، ای بانو یک تنه میر و سپاهم، شدی، ای بانو چرا، رفیق نیمه راهم شدی، ای بانو تو که جان نمودی فدایِ من کاش من جای تو بودم تو بودی جای من از امشب بشنو نالههای منو بچههای من این دل تنگم، غصهها دارد حیدر از امشب فقط، داغِ تو را دارد (این دل تنگم، غصهها دارد آرزوی مُردنِ جای تو را دارد)۳ فکرِ بی تو بودن، هر روز، میکُشد مرا تا کنم دردِ دل، هر شب کنارِ چاه، میکِشد مرا ای، روح انبیا، ای، جانِ اولیا مرو مرو، مرو مرو، مرو بمان، کنارِ مرتضی به روی شانهی خود میبرم تو را ای جان رسول الله ببین غریبی و تنهاییِ علی ولی الله زیر لبِ همه زمزمه به همراهِ تو فاطمه به عزّت و شرفِ لا اله الاالله این دل تنگم، عقدهها دارد مرتضی از داغت امشب، کربلا دارد این دل تنگم، عقدهها دارد گوییا میلِ، کربلا دارد میروم بینم در کجا زینب شکوه از شمر بی حیا دارد (این دل تنگم، غصه ها دارد گوییا میلِ، کربلا دارد)۳