زحمتِ نوکرِ تو داده نتیجه بنگر حسنِ فاطمه هم سینهزنانی دارد حسنه تموم زندگیم و هوَ الکریم، ابنُ الکریم حسنیه روزا و شبام و هوَ الامام، ابنُ الامام روزی میاد بیمعطّلی مِن الحسن حیدر قصیدمه ولی غزل حسن زیباترین کُنیهی علی اباالحسن علی راحتِ جانِ حسنه علی نور بیانِ حسنه حسنه همهی دل علی علی گنج نهانِ حسنه کریما، دست گیرا، فاتحا، شاها، جوانمردا بزرگا و یکّهتازا، بیهمانندا، یلا، فردا چه کس مثل تو صفّین و جمل را زیر و رو کرده است اَلا شیرِ علی فرزند زهرا بیهماوردا حسن جان حسن... ای یکمین فرد بنی فاطمه سیّد و مولا تویی بر همه دوست و دشمن به تو تهمت زدند در حَرمت دست به غارت زدند حسن، حسن... (در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم علی الصّباح قیامت که خاک زِ خاک برآرم به جستوجوی تو خیزم به گفتوگوی تو باشم)