دو تا ساقی، دو تا باده، دو تا مینو، دو تا ساغر دو تا تاک پر از انگور، سر در خمره، خم پرور یکی شان صادق و آن دیگری گردیده پیغمبر اگر مستم، اگر هوشیار، اگر خوابم، اگر بیدار اسیرم در کمند جعفر صادق، کمند احمد مختار دو تا خورشید عالم تاب میآیند از بالا دو درّ نادر و نایاب میآیند از بالا دو تا آقا، دو تا ارباب میآیند از بالا دو تا کوثر، دو تا زمزم دو تا دارو دو تا مرهم دو تا ایمان مستحکم یکی صادق، یکی هم حضرت خاتم ندایی آمد از لاهوتِ ربّ العزه در ناسوت بههم پیچیده شد طومار کفر جبت و الطّاغوت فلک خرم، ملک در شادی و جن و بشر مبهوت فروغی در شب آمد ایّهاالعالَم رئیس مکتب آمد ایّهاالعالَم الا ای شیعیان کفدارد این مژده رئیس مذهب آمد ایّهاالعالَم ببین آتشکده خاموششد از شعلههای شرک کسی آمد که لرزاندهاست نور او بنای شرک هراسانشد از این مولود مکه ناخدای شرک محمد هدیهای از عالم بالا مقامش قاب قوسین است و اَو ادنی اگر چه خاتم پیغمبرانش خواندهاند اما بخوانیدش اَباالاُمّه، اخی الحیدر، اباالزهرا محمد میرسد، از خوبی اخلاق میخواند امینِمکه از پابندی میثاق میخواند سروشوحی را در گوشهی عشاق میخواند ز قرآن خواندنش قرآن شده واله دل یاسین و الرّحمان شده واله حرا واله، خدا واله، علی مرتضی واله ابوذر مست گشته، از دمش سلمان شده واله کنار گنبد خضرای او ما روسیاهانیم در این دارالحکومه تکتک ما عبدِ سلطانیم پناهی ده! که ما همشهری شاه خراسانیم شفیع المذنبین الغوث شه دنیا و دین الغوث الا ای که وصیات شد امیرالمومنین الغوث علی دلدار، علی دلبر، علی مولا، علی رهبر علی قرآن، علی کوثر، علی میزان، علی محشر علی حیدر، علی صفدر، علی شد جانِ پیغمبر علیٌ حُبّه جُنّه قسیم النّار والجَنَّه وصیّ المصطفی حقّا امام الانس والجِنّه
جانم یا رسول الله برای تعجیل فرج بر محمد خاندان نبوت اش صلوات