
شاهکار افرینش روی دست امنه گرم تقدیس خدا با شیوه پیغمبری بت به حال سجده روی خاک معبد امده کاهنان در دیرها گفتند احمد امده جراتت بر مسند طاغوتها شوریدنت رحمتت بر دشمنی خونی ترحم کردنت در میان خطبه و در خلوت و در جمع با دیدن لبخند زهرا دست و پا گم کردنت حاسدان از این محبت شعلهور شد خشمشان عشق یعنی فاطمه تا کور بادا چشمشان