
درد منو دوا بکن دست منو رها بکن عمه فقط برای من، دعا بکن یازده سالمه، ولی دلیرم و جسورم باید من برم، شکسته عمه جون غرورم دور قتلگاه، یه عده پست و نامردن داره دیر می شه، ببین عموم و دوره کردن می زارم هستم و به گردن عمو جون دخیل بستم و برای اون سپر می کنم دستم و عمو حسین 3 من تنها می شم و اسیر و طعمه نیزه ها میشم و رو سینۀ عمو سر جدا میشم و عمو حسین 3 آه و واویلتا، (عمو حسین 3)