
به کی بگم کوفه بیرحمه کسی که حرفمو نمیفهمه به کی بگم دلمو خون کردی به کی قسم بدم برگردی تو رو به روح پیمبر قسم تو رو به غربت مولا نیا کرب و بلا رو مدینه نکن تو رو به چادر زهرا نیا کوفه آزار داره نیا؛ کوچه بازار داره نیا شمشیر و نیزه به جای میخ و مسمار داره نیا یا ابن الزهرا کوفه نیا... به کی بگم آخرین مردو سر میبرن برا یه مشت گندم فکر میکنی اینا حیا دارن؟ یا اصن از کاری اِبا دارن؟ برای دیروز و امروز که نیست کینه ها از احد و از بدره میرسه روضه جایی که زینب میبینه جالسٌ علی صدرِ اینجا رحمی نمیکنن به زخمای بدن تو پیرمردایی که جوون میشن واسه زدن تو یکی عصا میزد، یکی دیگه به صورتت آقا با کف پا میزد حسین ... به کی بگم کوفه بیعاره؟ نمیدونی؟ حرمله داره! به کی بگم طفل شیرخواره؟ میره رو نیزه جای گهواره بگو نمیاری عقیله رو منو از این نگرانی درآر پاشو به کوفه و شام وا نکن خواهرتو دست تنها نزار زینبو هی میزننش تو بزم می میبرنش این نامردا جای قَلاف با کعب نی میزننش کوفه آزار داره نیا؛ کوچه بازار داره نیا شمشیر و نیزه به جای میخ و مسمار داره نیا برگشتی از حج واجبو رفتی سوی دیر راهبو دق دادی امٌ المصائبو وای حسین پنجه رو رَمل صحرا زدی تشنه دلو به دریا زدی پیش زینب دست و پا زدی وای حسین حجکُم مقبول سعیُکم مشکور میزدن با سنگ به سرت از دور حسین ...