
باید از این بیشتر مشتاقِ این دیدار بود شنبهها هم میشود چشمانتظارِ یار بود ما گُنَه کردیم او با گریه استغفار کرد یوسف از کار زلیخا غرق استغفار بود دردِ دل دارم زیاد اما کسی همدرد نیست خوش به حالِ آن کسی که مَحرمِ اَسرار بود توبه که تنها دوتا استغفرالله نیست که باید از هرچه گناه و معصیت بیزار بود ندبه خواندیم ادّعا کردیم که دلواپسیم حیف بین ما و دلبر فاصله بسیار بود منتظر هستند مظلومان عالَم بیشتر اوّلین مظلومِ عالم حیدر کرّار بود مَردها این حرفها را خوب میفهمند آه صبر کردن در میان کوچهها دشوار بود ناله میزد زیر لب با چشمِ تَر مهدی بیا مادرم آن روز که بین در و دیوار بود از در و همسایهاش غیر از جفا چیزی ندید مادری که حرف او اَلجار ثُمَّ الدّار بود یک زنِ دیگر برای دیدنش دلواپس است آن زنی که بعدِ زهرا زخمیِ آزار بود آه زینب! جای تو در کوچه و بازار نیست از چه رو محبوبِ تو در کوچه و بازار بود؟