باز شد در با نسیم آبرومندانه‌ات

باز شد در با نسیم آبرومندانه‌ات

[ محمدحسین پویانفر ]
باز شد در با نسیم آبرومندانه‌ ات 
نیمه‌ شب دل‌خسته‌ ای شد وارد میخانه‌ ات 

بنده‌یِ پیمان‌ شکن پیمانه‌هایت را شکست 
سال‌ها شد خرج عصیان آن همه پیمانه‌ ات

آشنا و دوست که خیلی به درد من نخورد 
کاش میشد نامم عبد از همه بیگانه‌ ات

با ضرر‌هایی که کردم باز هم، مُفتی بخر 
من چه دارم که بگیری این یقه بیعانه‌ ات  

جای رد کردن، کمی هم پیله کن امشب به من
سوختن در قُرب تو شد حسرت پروانه ات

من یکی که خیلی از مادر خجالت می‌کشم
با گناهم آمدم تا خانه‌ی ریحانه‌ ات

کاش میشد زیر ایوان نجف گریه کنم 
کاش میشد، میشدم من واقعاً دیوانه‌ ات

یا علی، بیخود نمی‌چسبد گدایت بر ضریح
بس که می‌چسبد به جان انگور دانه‌دانه‌ ات 

هرچه یادم رفته جز نام حسین ابن علی 
خانه‌آباد است با او سائل ویرانه‌ ات

نظرات