ای باد صبا یکی یه دونه دخترم2 ای باد صبا من از بابام بیخبرم ای باد صبا اگه ببینم بابامو میگم بابایی گم شده سنجاق سرم اگه خدا قسمت کنه بازم بابامو ببینم ناز میکنم براش میرم به روی زانوش میشنم شبا میگردم توی خواب دنبال بابام همیشه نمیدونم زیارتش واسه چی تعبیر نمیشه آه من پری بودم، دلبری بودم امّا حالا جام شد خاک بیابون آه نیمهجان در دشت، رنگ و روم برگشت لاله دارم بر موهای پریشون دلم چون آهو از وحشت رمیده به شام زلف من سر زد سپیده دلم تنگ صدای توست بابا سخن گو با من از حلق بریده خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است چرا خونین شده لبهای خشکت؟! همه تقصیر چوب خیزران است حسین...