آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف

آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف

[ جواد مقدم ]
آسیابت یک طرف، افتاده بستر یک طرف
چادر تو یک طرف، افتاده معجر یک طرف

هر چه اینجا هست و چشمان مرا خون کرده است
رنگ این دیوار خانه یک طرف، در یک طرف

وای مادر وای، وای مادر وای ...

گاه و دلخونِ توییم و گاه دلخون پدر
وای و بابا یک طرف، ای وای مادر یک طرف

من چگونه پیرهن، کهنه تن یارم کنم
غصه‌ی تو یک طرف، داغ برادر یک طرف

مثل آن روزی که افتادی، می‌افتد بر زمین
پیکر من یک طرف، او یک طرف، سر یک طرف

من دو بوسه می‌زنم، جای تو و جای خودم
زیر گردن یک طرف، رگ‌های حنجر یک طرف

وای از آن لحظه که باید بنگرم
سر زِ روی نیزه افتاده، پیکر یک طرف

وای از آن لحظه که می‌ریزند و بین خیمه‌ها
گوشواره یک طرف، خلخال و معجر یک طرف

حسین، حسین، حسین ...

نظرات