الهی آهِ دل چشم تَر و دستِ دعا دارم

الهی آهِ دل چشم تَر و دستِ دعا دارم

[ حاج سعید حدادیان ]
الهی آهِ دل چشم تَر و دستِ دعا دارم
غریبه نیستم، یارب دلی دردآشنا دارم

دوباره بنده‌ی شرمنده‌ی خود را پذیرفتی 
منِ دل‌خون کجا را غیر از این مهمان‌سرا دارم

رسول الله دعوت نامه آورده است ای مردم
خداراشکر من هم پیک رحمت از خدا دارم

تمام اهل عالم دشمنم باشند ترسی نیست
یقین دارم که در هنگام سختی‌ها تو را دارم

نباشد بدتر از من در همه عالم گنهکاری
ولی در دل تَوَلّایِ علیِ مرتضی دارم

نگردد زیر بار مشکلاتم قامت من خم
که مانند اميرالمؤمنين مشکل‌گشا دارم

خداوندا چرا بر خود نبالم در شبِ هشتم
که دعوت‌نامه از دست علی موسی الرضا دارم

سحرهای مناجاتِ تو ما را اهل دل کرده 
من از محرابِ مشهد تا قیامت توشه‌ها دارم

پناه مردم ایران نه، بلکه مردم عالم
امام مهربانی این چنین کَهفُ الوَرا دارم

به لطفِ گوشه‌ی چشمِ رئوف آل پیغمبر
به هر دردی دوا دارم به هر زخمی شفا دارم

نوازش کرد مثل بچه‌ آهو کودکانم را
امامِ مهربان نزدیک‌تر از او کجا دارم

بشارت داد باران بر دل خشکیده‌ی یاران
که از دست رضا امشب برات کربلا دارم

الهی دل‌خوشم امشب به لبخند علی‌اصغر
که از بابُ الحوائج حاجتِ خود را روا دارم

*****



ستاره آی ستاره خوابیده شیرخواره 
ببین هنوز حرمله تیر سه شعبه داره

ستاره آی ستاره رباب طاقت نداره
چه‌جوری تو کربلا بچشو جا بذاره

ستاره آی ستاره هیشکی خبر نداره
چرا داره می‌خنده با اون گلوی پاره

ستاره آی ستاره بچه طاقت نداره
از تشنگی می‌میره کاشکی بارون بباره

ستاره آی ستاره سکینه بی‌قراره
رو قبرِ پشتِ خیمه کیه که سنگ می‌ذاره

نظرات