منظر دلها بود کرب و بلای حسین

منظر دلها بود کرب و بلای حسین

[ عبدالرضا هلالی ]
منظر دل‌های بُود کرب و بلای حسین
مرغ دل ما زَنَد پر به هوای حسین

 حسین غریب، یا مظلوم... 

یک نگهِ کربلا بِه بود از صد بهشت
جنّت اهل دل است صحن و سرای حسین

 حسین غریب، یا مظلوم... 

ملک سلیمان بُود در نظرش بی‌بها
آن‌که گدایی کند پیش گدای حسین

 هرکه رود کربلا بوسه به خاکش زَند
بشنود از قُدسیان، بانگ و نوای حسین

خنده‌کنان می‌رود روز جزا در بهشت
هر که به دنیا کند گریه برای حسین

حسین غریب، یا مظلوم... 

اشکی بُود مرا که به دنیا نمی‌دهم
این از گوهری که به دریا نمی‌دهم

گر لحظه‌ای وصالِ حَبیبم شود نصیب
آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم

عمری بود که گوشه‌نشین محبتم
این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم

در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه‌ی سِینا نمی‌دهم

سرمایه‌ی محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم

گر مِهر و ماه را به دو دستم نَهد قضا
یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم

امروز بزمِ ماتم زهرا بهشت ماست
این نقد را به نسیه‌ی فردا نمی‌دهم

اِنَّ فِی الجَنَّةِ نَهراً مِن لَبَن
لعلیٍ و لزهرا و حسینٌ لحسن


کُلُّ مَن کانَ مُحِبَّاً لَهُم
یَدخُلُ الجَنَّةَ مِن غَیرَ حَزَن

هاله‌ای بر چهره از نور خدا دارد 
جلوه‌ی هر پنج‌تنِ آلِ عبا دارد حسین

بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

تشنه‌ی آب فراتم ای اَجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

نظرات