رقیهجان تپش تپش قلب به عمو داره با تیک تاکِ قلب به تو میزنه صدای خندهت دل عمو رو ببین چهجوری از جا میکَنه صدات یه حیدر داره نگات یه لشکر داره رو دوش سقّایی دیدهبان تموم غمهام با تو شروع میشه هر کاری به نام شَهبانوی جهان تو تلأطمِ بلا یا رقیه پرچمت شده بادهبان برای کشتیِ نجات عمو توی رکعت سومِ نمازِ عشق داره ختمِ یا رقیه میگیره برات رقیهجان مددی... **** رقبهجان میگن که نیستی چیجوری آخه تو روضهتون پس دعا میگیره تو نیستی تازه اینهمه مریض از این سهساله شفا میگیره هوامو داری خانم صدامو داری خانم غمت مریضم کرده، بیبی به من تو عزّت دادی چقدر میون مردم نگات عزیزم کرده، بیبی خیلی دوری از بابا از دمشق تا کربلا باباییترین سهساله توی آسمون روزگار رجعتو ببینیم کنار هم دختر و پدر رو با ظهور آقامون