دوایی واسه چشمای ترم نیست

دوایی واسه چشمای ترم نیست

[ حاج محمود کریمی ]
دوایی واسه چشمای ترم نیست
به‌جز غم، سایه‌ای روی سرم نیست
منی كه خواهرم، دارم می‌میرم
خداروشكر حسین‌جان! مادرم نیست

نشونی از گلای پرپرت نیست
به غیر از زخم، روی پیكرت نیست
داداش! هرجا رو می‌بینم تنت هست
ولی هرجا كه می‌گردم سرت نیست

به جز دریای غم، ساحل ندارم
به جز آوارگی، منزل ندارم
بهم گفتی كه بی‌تابیتو كم كن
چیشد كه فكر كردی دل ندارم

تو رفتی بعد تو حیرونه خواهر
یه چشمش اشک، یه چشمش خونه، خواهر
میگی روو غصّه، چشمامو ببندم
دیگه چشمی نمونده جون خواهر

منو شمر و سنان ای وای ای وای
شتاب كاروان ای وای ای وای
بمیرم واسه انگشتت، حسین‌جان
بمیرس ساربان ای وای ای وای

اسیر تیغ و تیر و دشنه بودی
ولی بازم پی سازش نبودی
دوتا رودخونه این‌جا بود داداش
دلم می‌سوزه؛ خیلی تشنه بودی

نظرات