یک‌لحظه با تو بودن از عمر جاودان، به

یک‌لحظه با تو بودن از عمر جاودان، به

[ حاج محمود کریمی ]
یک‌لحظه با تو بودن از عمر جاودان، به
یک زخم از تو بر تن از صدهزارجان، به

خاک در تو بر روو، از آبروست خوش‌تر
خار ره تو در باغ از سرو بوستان، به

هرسو تو روی‌آری از کعبه می‌بری دل
هرجا تو پاگذاری از چشم آسمان، به

اشکی که بر تو ریزد، گردد شراب کوثر
قلبی که بر تو سوزد از گلشن جنان، به

وقتی نخوانم از تو؛ وقتی نگویم از تو
خاموشی‌ام ز گفتن؛ لالیم از زبان، به

یک‌گوشه در حریمت از وسعت دو عالم
یک‌قطره از فراتت از بحر بی‌کران، به

زخم تو، مرهم دل؛ درد تو، داروی جان
نام تو بر زبان‌ها از ذکر قدسیان، به

دامان کربلایت از قلب عرش خوش‌تر
گودال قتلگاهت از مُلک لامکان، به

تا می‌سراید از تو؛ تا می‌نویسد از تو
یک‌لحظه عمر میثم از عمر جاودان، به

نظرات