بگو چرا انقد جراحت
1115
26
- ذاکر: حسن عطایی
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شهادت امیرالمومنین علیه السلام
- سال: 1401
بگو چرا انقدر جراحت
به روی پلک تو نشسته
بگو کدوم نامردی با سر
پیشونی تو رو شکسته
کی ٰرأست رو به روی نیزهها زده
کی سنگ جای بوسه مصطفی زده
کی با مرکب رو صورت تو پا زده
دیدم که دور تو شلوغ شد
ریختن همه با کینهی تو
خودم دیدم با چکمه میرفت
نامرد به روی سینهی تو
میدیدم که تنت رو پشت و رو میکرد
نیزه بین پهلوی تو فرو میکرد
با بغض خنجر میون این گلو میکرد
تنت رو پشت و رو میکرد
حال مادرم بده حلالت نمیکنم
خون تازه اومده حلالت نمیکنم
مادرم وای...
یارالی ننه...
به روی پلک تو نشسته
بگو کدوم نامردی با سر
پیشونی تو رو شکسته
کی ٰرأست رو به روی نیزهها زده
کی سنگ جای بوسه مصطفی زده
کی با مرکب رو صورت تو پا زده
دیدم که دور تو شلوغ شد
ریختن همه با کینهی تو
خودم دیدم با چکمه میرفت
نامرد به روی سینهی تو
میدیدم که تنت رو پشت و رو میکرد
نیزه بین پهلوی تو فرو میکرد
با بغض خنجر میون این گلو میکرد
تنت رو پشت و رو میکرد
حال مادرم بده حلالت نمیکنم
خون تازه اومده حلالت نمیکنم
مادرم وای...
یارالی ننه...
نظرات
نظری وجود ندارد !