(بر هم نزن نماز مرا، بیهوا نزن حالا که میزنی جلوی آشنا نزن)۲ سجاده و عبای مرا میکشی بکش اما لگد به تربت کرب و بلا نزن آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو دیگر نمک به زندگی من بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد حداقل مقابل همسایهها نزن با تازیانهات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرُ النساء نزن موی سپید دارم و شیخ االائمهام هر طور میزنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده، نوحوا علی الحسین زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن بی وفا بارون جات خالی بود کرب وبلا بارون تیرِ من چشم اباالفضل به آن روز انداخت این که اندازهی تیر است تمام بدنش لای لای علی... *** جلو چشمام پر پر زد جلو چشمام بال بال زد فکر نمیکردم که بزنه ولی نامرد آخر زد حالا دیگه آروم بخواب مادر، کسی کاریت نداره لالایی میگم برات اگه، این سروصدا بذاره لالا لالایی... دوباره داره بوی حرمش میاد زرق و برق پرچمش میاد بیا بشماریم، شصت و هفت روز دیگه داره دوباره محرمش میاد کربلا... (من اگر گریه برایت نکنم میمیرم)۲ من اگر سینه برایت نزنم میمیرم من اگر ناله برایت نزنم میمیرم رحم الله من نادا یا حسین