باز ماه رمضان، ماه خدا آمده است باز بر خوانِ کرم خِیل گدا آمده است باز درهای سماء روی زمین باز شده سوی خاک از دل افلاک ندا آمده است تا بگیرد زِ کرم دست گداها را باز دست لطف و کرمش جانب ما آمده است ای که یک سال گذشت و گرهات وا نشده زود خود را برسان، ماه خدا آمده است ربِّ شهر رمضان، زمزمه کن وقت سحر وقت اشک سحر و حال بکاء آمده است هر کسی آمده اینجا شده مهمانِ کریم دست خالی نرود، ماه عطا آمده است آب و نانِ سرِ این سفره به دستان علیست باز دنبال گدا، شیر خدا آمده است هر کسی گفت علی در دل زهرا جا شد در پیاش فاطمه با دست دعا آمده است با لب تشنه خوش آن کَس که به وقت افطار ياد لبهای شَهِ کربوبلا آمده است با لب تشنه بخوانید الهی به حسین زینبش در دل گودال چرا آمده است؟ **** همه از خیمهها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند