
یا کاشفَ الکرب، عن وجهِ الحسین بلند شو از روی خاک بحقّ الحسین اینا دارن بههم میگن، کار حسین تمومه بلند شو ای سپاه من، صحبت آبرومه همینا که دارن الان به اشک من میخندن سر شکستهی تو رو رو نیزهها میبندن دلت میاد تنها برم؟ بابالحوائجِ من و اهل حرم اگه نیای غوغا میشه نامحرما پاشون به خیمه وا میشه علی العباس، واویلا... حسین تنهاست واویلا... **** بیدستی و من بیطاقت شدم سهشعبه رو از چشمات کشیدم خودم اینا فقط منتظرن که من برم از اینجا تن تو میمونه و ماجرای إرباً إربا اگه دارم میرم آخه راهی برام نمونده ببین سنان خودش رو نزدیک حرم رسونده بیتو داداش، قدّم خمه میکُشنت جلو چشمای فاطمه میسپارمت دست خدا قرار بعدیمون باشه رو نیزهها علی العباس واویلا... حسین تنهاست واویلا...