چشم انتظارن بچهها ستون خیمه دارن عمو عمو میگن بیرون خیمه خیمهها رو ریختی به هم بلند شو از جا (بدون تو منم دیگه میافتم از پا)۲ بلند شو داداش رفتند همه تو لااقل کنار من باش تو رو رو خاک نمیدیدم هیچ موقع ای کاش بلند شو داداش داداش ابالفضل من داداش ابالفضل... خیر نبینند سرو منو از ریشه کندن به اشک تو به قد من دارن میخندن (میخوام تو رو بغل کنم اما نمیشه)۲ (اینهمه تیر از بدنت جدا نمیشه)۲ ماه منیرم دست منو بگیر پاشو بریم امیرم دستی نداری تو بدن برات بمیرم ماه منیرم داداش ابالفضل من داداش ابالفضل...