مشک و براشت و به سمت علقمه می‌ره عمو جون

مشک و براشت و به سمت علقمه می‌ره عمو جون

[ حسن عطایی ]
مشک و برداشت و به سمت علقمه میره عمو جون
(گل خنده رو لب بچه‌ها بازم شده مهمون) ۲

(دیده که هر کس یه گوشه بی قراره
طاقت دست رو‌ دست گذاشتن نداره) ۲
(میره که دریا رو با مشکش بیاره) ۲

معدن عشق و مردی و وفا
(میره که آب بیاره به خیمه‌ها) ۲

السّلام یا کاشف الکروب‌...

(داد به ارباب دو‌ عالم با ادب تیغ ادب رو) ۲
(رفت و از علقمه پر کرد، مشک امید حرم رو) ۲

(گرچه عطش باعث سوز جگر
بچه‌ها تشنه‌اند عمو تشنه‌تره) ۲
(اما آب سمت لبش نمی‌بره) ۲

تشنه‌ان توی خیمه‌ها همه
(با امید اومده به علقمه) ۲

السّلام یا کاشف الکروب‌...

مشکو پر کرد و اومد که بره خیمه با تب و تاب
دید یه لشکر روبروشن، تا نذارن ببره آب

(دید که چهارهزار نفر تو کمینن
تا مرگ سقای حرم رو ببینن) ۲
(تا یکی یکی لاله‌ها رو بچینن) ۲

(آخ خدا چرا دیر کرده عمو) ۲
(پس چرا برنمی‌گرده عمو) ۲

السّلام یا کاشف الکروب‌...

پربازدید ترین مداحی واحد حسن عطایی محرم و صفر حضرت عباس (ع)

پربازدید ترین مداحی واحد محرم و صفر حضرت عباس (ع)

محبوب ترین مداحی محرم و صفر حضرت عباس (ع)

محبوب ترین مداحی حسن عطایی

نظرات