واسه روزای قشنگمون دلم تنگ شده

واسه روزای قشنگمون دلم تنگ شده

[ محمدرضا میرزاخانی ]
واسه روزایِ قشنگمون دلم تنگ شده 
همه میگن درِ خونه‌یِ علی جنگ شده 
بارِ شیشه‌ات به چه جُرمی هدفِ سنگ شده 

ببخش علی رو، اگه خونه‌ام واست امنیت نداشت 

«عالم کنارِ من، همه در امنیت ولی 
زهرا درونِ خانه‌یِ من امنیت نداشت» 

ببخش علی رو، اگه خونه‌ام واست امنیت نداشت 
ببخش علی رو، اگه دشمن پا رو چادرت گذاشت 

عشقِ علی بمون کنارم، غیرِ تو هیچکسو ندارم 

*****

چرا رنگ و رو نداری؟ صورتت زرد شده 
خونمون پاخورِ یه عده‌ای نامرد شده 
کاشکی میشد ببینم محسنمون مرد شده

ببخش علی رو، زدنت تو کوچه مردا، فاطمه 
ببخش علی رو، نمیاد دستِ تو بالا، فاطمه 

ببخش علی رو 
«این غم کجا بَرَم که مردها تو را زدند»

ببخش علی رو، زدنت تو کوچه مردا، فاطمه 
ببخش علی رو، نمیاد دستِ تو بالا، فاطمه

«از دردِ شانه، شانه نشد مویِ زینبم» 

عشقِ علی بمون کنارم، توروخدا تنها نذارم

«التماسم را ندیده هیچکس، حالا ببین
دیده‌ای حیدر بیفتد از نفس؟! حالا ببین»

*****

نرو نرو، می‌بینی بی‌کسیِ حیدرو 
آتیش نزن با گریه بسترو
با گریه می‌شورم ببین درو 

بمون بمون، به خاطرِ دلِ حسن بمون 

«هر شب حسن در خواب می‌گوید مُغَیرِه 
دست از سرش بردار، کُشتی مادرم را»

نزن نامرد، آخه زهرا خیلی جوونه
نزن نامرد، آخه زینب دل‌نگرونه 
نزن نامرد، حسنش داره می‌بینه
دستِ مرد برا صورتِ زن خیلی سنگینه 

«ایستادم به نوکِ پنجه‌یِ پا اما حیف 
دستاش از رویِ سرم رد شد و بر مادر خورد»

یارالی ننه، یارالی ننه ...

نظرات