
مقام همدمی فاطمه رسیده به فضهی خادمه... تو نوری و منوری به زهرا هدیهی پیمبری به زهرا میون این همه خیل فدایی (تویی که نزدیکتری به زهرا) ۲ تو چشمهی یقینی، امین امیرالمومنینی تو ساکن بهشت زمینی، تو محرمترینی (تویی همونکه فاطمه بهت گفت، یا فضه خُذینی) ۲ قَد قُتِلَ جنینی، یا فضةُ خُذینی... چه کردی، که این همه سر شدی عزیزِ عزیز حیدر شدی یا زهرا، تو دادی این عزتو (میسازه، یه نیم نگات فضهتو) ۲ ببین چه قرعهای به نامت افتاد خدا به تو عجب جلالتی داد برا زهرا و زینب و رقیه (واسه فاطمهها تو رو فرستاد) ۲ تو مهتر و مهینی، با روضه به هر نَقلی عجینی بانی گریهی آتشینی، به پنج تن معینی تو پیش زینبی وقتی حسن گفت، برو منو نبینی زهر جفا، منو پاره جگر کرد خواهر برو که رو لبم، خونِ دلو نبینی تویی همونکه فاطمه بهت گفت،(یا فضه خُذینی) ۲ قَد قُتِلَ جنینی، یا فضه خُذینی... یقین به البلا للولا رسونده به قصهی کربلا۲ دلی که، میزد برای حسین (رسونده، به کربلای حسین) ۲ تو شاهد تمام محکماتی تو از سلسلهی مخدراتی تو کربلا مثه عمهی سادات تو لشکر قتیل العبراتی همراه شاه دینی، کنار یل ام البنینی شاهد روز هل من معینی، تو محمل نشینی شنیدی صدبار به برادرش گفت، قَطَعتُموا یَمینی والله قَطَعتُموا یَمینی ان احامو ابدا ان دینی مقام همدمی فاطمه رسیده به فضهی خادمه...