
کسی تو مدینه، به یاریِ ما نمیرسه چه قیامتیه، صدا به صدا نمیرسه یه طرف آتیشِ دل، یه طرف آتیشِ هیزم یه طرف گریهی مادر، یه طرف خندهی مردم درِ آتیشگرفته، روی گلِ پَرپَر افتاد بوسههای سرخِ آتیش، رو چادر مادر افتاد **** تنها امانتِ رسول خدا تو خطره کسی نمیدونه تو دلِ بابا چه خبره میکِشن طنابی که بازوی بابامو بسته یه طرف چهل نفر، یه طرف یک زن خسته سایهها سدّ راهش تا که برسه به خونه چادرشو میتکونن با غلاف و تازیونه درِ آتیشگرفته روی گلِ پَرپَر افتاد بوسههای سرخِ آتیش رو چادر مادر افتاد **** به عاقبت این حادثه نگاه نمیکنه هرچی میزننش علی رو رها نمیکنه یه طرف جهنّمه یه طرف بهشتِ بارون یه طرف مردم و سنگ، یه طرف لیلی و مجنون بیا برگرد به خونه تا شاید آروم بگیری آخه داری پیش چشمم توی کوچهها میمیری درِ آتیشگرفته روی گلِ پَرپَر افتاد بوسههای سرخِ آتیش رو چادر مادر افتاد