غریبم غریبم یه کاری بکن جلو بچهها حرف بد میزنند یه کاری بکن منو مثل بابا کشیدند روی خاک تو رو مثل مادر لگد میزنن خمیده خمیده رسیدم به تو شکستم شکستم دَم جسم تو عزیزم عزیزم شبیه تنت بریده بریده میگم اسمتو بریده بریده نفس میزنی فقط مادرت رو صدا میزنی نزن دست و پا که میاُفتم حسین دم قتلگاه دستوپا میزنی اجازه بده تا جلوتر بیام که از زیر نیزه خلاصت کنم بیا صورتت رو نکِش روی خاک اصلا اومدم التماست کنم بمیرم بمیرم که غارت شدی میرم خواهش از دشمنت میکنم میرم پس بگیرم لباس تو رو خودم پیرهنت رو تنت میکنم لب تشنتو هِی بههم میزنی الهی کمی آب بهت میرسید سیّدنا العطشان حسین حسین جان حسین جان...