زده به میدون نوهی حیدر رَجَز میخونه با صدای پیفمبر معرکه افتاده به تسخیر (جناب شهزاده علی اکبر) 2 سَر میزد، به قلب لشگر میزد، به نام حیدر میزد تو همهمه فریاد، الله اکبر میزد (وقتی هیبت علی اکبر و دیدن گفتن این پیمبره عقب کشیدن) 2 بعضیا میگفتن ای الهی العفو بعضیهاشون هم هراسون میدویدن علی اکبر ... **** تا آسمونا پرچمش بالاست همهی هستیِ عقیلة الکبریست این قده قدش بلنده که میشه (شونه به شونه تو علقمه با عباس) 2 دَم میزد یلا رو در هم میزد چقدر منظم میزد سر حرومیها رو دقیق و محکم میزد (مثل مولا علی ضرب دو نداره وقتی رو عقاب پس یه تک سواره) 2 اونایی که بغض مرتضی رو دارن چارشون تو معرکه فقط فراره