زده به میدون نوه‌ی حیدر

زده به میدون نوه‌ی حیدر

[ سجاد محمدی ]
زده به میدون، نوه‌ی حیدر
رجز می‌خونه با صدای پیغمبر

معرکه افتاده به تسخیرِ
جنابِ شهزاده علی‌اکبر

سر می‌زد به قلبِ لشکر می‌زد
تو همهمه فریادِ الله‌اکبر می‌زد

صدای غُرّش شیرو تا شنیدند
گفتن این پِیَمبره عقب کشیدند

خیلیاشون پا به فرار گذاشتن
وقتی هیبتِ علی‌اکبرو دیدن

تا آسمونا پرچمش بالاست
همه‌ی هستیِ عقیله‌ی کبری‌ست

اینقده قدش بلنده که میشه
شونه به شونه توی علقمه عباس

دم می‌زد، یَلارو دَرهم می‌زد
سرِ حرومیارو دقیق و محکم می‌زد

مثل مولا علی ضربِتو نداره
وقتی رو عقابه پس یه تکسواره

اونایی که بغض مرتضی رو دارن
چارشون تو معرکه فقط فراره

شهزداه علی‌اکبر، شهزاده علی‌اکبر...

نظرات