روز ها فکر من این است و همه شب سخنم

روز ها فکر من این است و همه شب سخنم

[ ابوالفضل بختیاری ]
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که همیشه زِ حسین ابن علی دَم بزنم

(نفَس بده که برایت نفَس نفَس بزنم)۳

جامه‌ی مشکی ما، جامه‌ی معمولی نیست
فاطمه دوخته با دست خودش پیرُهنم

(نفَس بده که برایت نفَس نفَس بزنم)۳

آفریدند مرا سینه برایت بزنم
هر کجا نام تو آمد به لبم، شد وطنم

(نفَس بده که برایت نفَس‌نفَس بزنم)۴

تا مسیرم به مسیر خانه‌ات افتاد حسین
خانه آباد شدم خانه‌ات آباد حسین

حسین...

آه ریان، پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریان، جد ما به خاک و خون غلطان
آه ریان، بگو برگه برگه شد قرآن

شیب گودال و شاه بی ردا
وامحمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وامحمدا وا محمدا

آه ریان، ناله می‌زنم براش از جان
آه ریان، حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریان، جلو چشمامه همین الان

میزنه سنان جدا شمر جدا
وامحمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا
وامحمدا وا محمدا

شیب گودال و شاه بی ردا
وامحمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وامحمدا وا محمدا

آه ریان، کشته‌ی فتاده‌ی میدان
آه ریان، حق داری بهش بگی عریان
آه ریان، جلو چشمامه همین الان

لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن
اول بکش بعد هلهله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

میزنه سنان جدا شمر جدا
وامحمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا
وامحمدا وا محمدا

آه ریان، دم قتلگاه همه طفلان
آه ریان، اولیاء مخدره گریان
آه ریان، حمله شد به حرم سلطان

برید از خیمه‌ی ناموس خدا
وامحمدا وا محمدا
روی خاکه تن پاک شهدا
وامحمدا وا محمدا

شیب گودال و شاه بی ردا
وامحمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وامحمدا وا محمدا

سیدِ مظلوم (حسین جانم)۳...

بی حیا نعره زد سرش با من
نفس گرم آخرش با من
سرو از پیکرش جدا کردن
جلو چشمای خواهرش با من

بدنش با من، پیرهنش با من
جلو چشمای دخترش، زدنش با من
مادرش بی حال وسط گودال
میگه بچه‌م بی کفنه، کفنش با من

سیدِ مظلوم (حسین جانم)۳...

به سنان گفت آخرش با تو
سرو بردن هنجرش با تو
من دارم میرم از ته گودال 
آخرین جیغ مادرش با تو

تو بزن نیزه، ادبش با من
تو بزنش نیزه دست و پا نزدش، با من
بریم از مقتل، برسیم خیمه
تو بکش موی بچه رو، لگدش با من

سید مظلوم (حسین جانم)۳...

حسین...

نظرات