
خدا خدا، این روزای آخرمه سایهی اجل دیگه بالای سرمه دارم میرم، زخمی تو بستر افتادم ولی قاتلم غریبیه شوهرمه راهی نمونده پیش پام، میخوام دیگه برم سفر چیزی نداشت دنیا برام، جز ماتم و خون جگر میخوام برم پیش بابام، شكایت از دنیا كنم میخوام بگم چی كشیدم، تا عقده از دل وا كنم آه، من جوان بودم، مهربان بودم با تمام این مردم مدینه آه، سهم من غم شد قامتم خم شد آه، تنهایی میكشم ز سینه خدا خدا مرگم و زودتر برسون میخوام بپرم من از این آشیون كبوترم و شكسته بال و پر من یه كاری كن برم به سوی آسمون خدا خودش تو آسمون، از غم من خبر داره همه میدونن كه آتیش، برای گل ضرر داره یه دفعه بوی دود گرفت، گلبرگای سفید من كی میدونه كه میخ چه كرد، با محسن شهید من آه، از فشار در شد گلم پرپر من گیر افتادم بین در و دیوار آه، بین اون فریاد در رو من افتاد شد همه عالم تیره و تار