زندگی بعد تو عذابه رو دست من جای طنابه تموم گل هات و اوردم یکی موند تو خرابه این نشونی که رو چشامه سوغاتی کوفه و شامه چادر خاکی رقیه ببین داداش شال عزامه هر کاری کردم که بمونه اما نشد نمیره زیر تازیونه اما نشد همسفرم شه تا مدینه اما نشد خواستم سر تو رو نبینه اما نشد غریب مادر حسین حسین حسین... حسین بی سر شده تنم پر از کبودی هر جا که بردنم تو بودی سر تو رو بالای نیزه چه سنگی زد زن یهودی غارت شده انگشتر تو غارت شده رو سری من حتی زن یزید دلش سوخت برای بی معجری من خواستم که تو قران نخونی اما نشد خواستم نشه لب تو خونی اما نشد گفتم بهش که بسه دیگه بیا منو بزن حسینمو نزن این لبا رو پیغمبر بوسیده نزن بچه هاش دارن نگاه میکنن نزن بازم به قتلگاه رسیدم صدای مادرو شنیدم هزار سالم بگذره اینجا یادم نمیره که چی دیدم جلو چشای خواهر تو داداش بریده شد سر تو همینجا بود بوسه گرفتم من از رگای حنجر تو خواستم نشینه روی سینه اما نشد تا مادرم زهرا نبینه نشد خواستم بگیرم خنجرش رو ***********