حیدر چه گوهری دارد

حیدر چه گوهری دارد

[ مازیار طاولی ]
حیدر چه گوهری دارد
کرار دیگری دارد

باید نوشت زینب و وعده اش به را
در خانه حدس می‌زند او کارزار را
او می‌شمرد حرکت شمشیر یار را
چون خوانده بود ذهن دم ذوالفقار را

سبحان الله
عقیله‌ی کراره
چوب از زمین برداره
نظر بهش بندازه
توی دستش ذوالفقاره

شمشیر برانه، توی خطبه‌اش طوفانه
ضربانه ایمانه واللهِ
نبض حسین جانه، تو کلامش قرآنه
می‌ره منبر جانانه واللهِ

شیرزن بنی هاشم ...

در زمره‌ی علمدارا
هی از تبار سردارا

پیشش عقاب بی‌پر و بی‌بال می‌شود
تخت ستمگران همه پامال می‌شود
حق می‌دهم به دشمن او مِن و مِن کند
او می‌شود علی و عدو لال می‌شود

سبحان الله
هیئت کرده محمل رو
زده به دریا دل رو
به کمرش می‌بنده
شال ابوفاضل رو

شمشیر برانه، توی خطبه‌اش طوفانه
ضربانه ایمانه واللهِ
نبض حسین جانه، تو کلامش قرآنه
می‌ره منبر جانانه واللهِ

نظرات