ملجأ حرم، تا ظهر اگر عباس بود شب نگبان در کنار نهر علقم زینب است دانشآموز علی و، خواهر ناموس دین کی ز سر معجر دهد، قرآن کتاب زینب است چون که خورشید به پوشاندن او مأمور بود زینب و بی معجری از ذهن عالم دور بود راوی انگار در شام نه کوفه کور بود روی ناقه نور بود و، نور بود و، نور بود ای حافظ معجرت ابالفضل ای وارث معجرت رقیه یک حیدر و پهلوون خیبر یک زینب و یک بی امیه الله الله، تبارک الله به متانت زینب و به جلالت زینب و به قدر و شوکت زینب و استقامت زینب و به قد قیامت زینب و به نجابت زینب و به متانت زینب و کوه صلابت زینب و پرچم و رایت زینب و ذکر اجابت زینب و بعد کربلا همه دیدن، امام زینب و (زینب زینب) تکرار ای مهار ناقهات در دست سلطان دادهاش ای رکاب محملت پای ابالفضل علی کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود ای علمدار قیام، جای ابالفضل علی ای حافظ پرچم ابالفضل ای وارث خطبههای حیدر عالم همه مبهوت که آمد از محمل تو صدای حیدر الله الله، تبارک الله به جناب زینب و به رکاب زینب و نور حجاب زینب و به انقلاب زینب و به کتاب زینب و به فضائل زینب و زن کامل زینب و عاقل و عافله زینب و دلبر محمل زینب و ابن مرجانه زمین خورده مقابلِ، زینب و (زینب زینب) تکرار