
(الله اکبر، بزن آن نفخهی صور محشر داخل شد زینب، به حریم یاغیان کافر) ۲ افتاد از حرکت، زنگ اشتران به حکم زینب (از روی منبر ، به زمین فتاده دشمن با سر) ۲ چادر زده بر کمر رفته فتح خیبر اما نه در معرکه بلکه روی منبر چون فاطمی حامی حق بوترابه در آسمان علی باشد مثل اختر یا زینب یا زینب یا زینب تا به منزل آخر شکسته دختر حیدر چهل تا قلعهی خیبر شیر واحمه گستر با تمام شجاعت میان بند و اسارت نموده لعن و به راحت بر معاویه لعنت (یا زینب جبل الصبر) ما بین مجلس، با ابهت استوار ایستاده بهر دیدارش، کُله از سر مِدار افتاده ایزد منان، به علیِ حیدر زن داده (در حفظ معجر، قاسم و علیِ اکبر داده) ۲ (معجر دهد کِی ز سر ناموس خداوند) ۲ بر پایه حجب و حیا زینب کرده پابند اذن اسارتِ خود زینب داده ورنه روبه توان کِی کِشد شیر ماده دربند؟ یا زینب یا زینب یا زینب تا قیام قیامت ندیده سایهشو مردی صداشو نشنیده فردی ای تجلی مردی هم مطهر و اطهر قمر رکاب قدومش فلک حقیر شئونش مرحبا به علومش (یا زینب جبل الصبر) وقتی موذن، به نبوت نبی کرد اقرار حضار مجلس، کارشان از این عمل شد دشوار فرمودش زینب، که نمیتوان کنیدش انکار (در خوابید اما، شب دراز است و عقیله بیدار) ۲ من زینبم نُه فلک گردد روی شستم هفت آسمان تکیه دارد بر روی دستم من خالق عصمتم من سِر الهم من عالم بی معلمه از الستم یا زینب یا زینب یا زینب شیر شرزه و دخت دلاور بوترابم من حجاب حجابم اولیا و جنابم قطب عالم امکان، دخیل مسلک عرفان امام حضرت سلمان،... (یا زینب جبل الصبر)