هر شب دارم با پنجره فولاد نوایی

هر شب دارم با پنجره فولاد نوایی

[ مازیار طاولی ]
هر شب دارم با پنجره فولاد نوایی
تو صحن گوهرشاد صفایی
با چشمای گریون دعایی

خدا می‌دونه جدایی از تو آبم می‌کنه
غبار راه زائر مشهد نابم می‌کنه

خدا قِسمتم کن شبِ زیارتیش
تا بگم السّلام علی السّلطان

باب‌الجواد آغازِ قشنگِ بهشته
دست تو گِلَم رو سرشته
اسم تو رو بر دل نوشته

نفس کشیدن تو صحنت آقا پاکم می‌کنه
ایشالله یک روز همین حوالی خاکم می‌کنه

همه حاجتم شده خدا نیاره روزی نگم 
السّلام علی السّلطان
خدا قسمتم کن شبِ زیارتیش تا بگم 
السّلام علی السّلطان

أ أدخُلُ یا حضرت زهرا نگاهی
یا حضرت سلطان پناهی
راهم دادی با روسیاهی

میگم اباالفضل به نام ساقی من توشه می‌خوام
همیشه من از لطف تو آقا شیش‌گوشه‌ می‌خوام

توی خواب و رویا دل ما غریبا میگه 
السّلام علی السّلطان
خدا قِسمتم کن شبِ زیارتیش تا بگم 
السّلام علی السّلطان

علی علی علی..‌.

نظرات

عالیه

عالیه