من از کجا شروع کنم هرچی بگم اضافیه بگید برا هر گرهای خانم رقیه کافیه به خود خدا گرفتم، به خدا مریض بودم شفا گرفتم به امام رضا گرفتم، من از این سه ساله کربلا گرفتم میخوام علاقهام رو بهت نشون بدم یه شب تو روضهی خرابه جون بدم بابا گریه نکن، بابا گریه نکن ... نه شونه کن اصلا نه ببخش از من گذشته آرزوی موهای بلند از من گذشته یک روزه گرفتن همه دلخوشیام گریه میکنم نگو بخند از من گذشته چقدر چشمات غم داره بعد تو شدم آواره ندارم بابا گوشواره، بابا شام شده عزا، بابایی ما کجا طناب، بابایی تو کجا شراب، بابایی سرت سلامت غصه نخور سرم شکسته، گریه نکن راضی به زحمت نیست دل من با چشم بسته گریه نکن بابا گریه نکن، بابا گریه نکن ...