حیدر چه گوهری دارد

حیدر چه گوهری دارد

[ سجاد محمدی ]
(حیدر چه گوهری دارد
کرّار دیگری دارد)۲

باید نوشت زینب و بعدش وقار را
در خانه حدس می‌زند او کارزار را

او می‌شمرد، حرکت شمشیر یار را
چون خوانده بود ذکر دم ذوالفقار را

عقیله‌ی کراره، چوب از زمین برداره
نگاه بهش بندازه، توو دستش ذوالفقاره

شمشیر برّانه، توی خطبه‌اش طوفانه
ضربان ایمان اللّهه

نبض حسین جانه، توو کلامش قرآنه
می‌ره منبر جانانِ اللّهه

(شیر زن کرب و بلا یا زینب)۳

(مجلس به وحشت افتاده
دشمن به لکنت افتاده)۲

من که بودم و هستم؟ ز یاد رفت
آبروی لشکر ابن زیاد رفت

بانوی مکرمه خطبه تمام کن
دومان معاویه، خانم به باد رفت

وقتی رو منبر می‌ره، صوتش به حیدر می‌ره
حیدری که بی لشکر تا قلب خیبر می‌ره

منصورِ اللّهه، ملک الموت شامه
آبروی اسلامِ اللّهه

دریای احساسه، رو حسینش حساسه،
شصت و نُه تا عباسه

(شیر زن کرب و بلا،یا زینب)۳

نظرات