بلندمرتبه شاهی به زحمت افتاده برای قطرهی آبی به منّت افتاده بلند مرتبه شاهی به دفنِ شَهزاده میان خیمه و میدان به زحمت افتاده لالا لالا بخواب همون بالا لالا لالا راحت شدی حالا میبینی با دستای بسته مادرِ تو روضه گرفته جای تو رو دستای من بود جای منو نیزه گرفته بالابلندِ رباب، برگرد بخنده رباب افتاد سرت، چشماشو باید ببنده رباب یا حسین یا حسین...