تصوّر کنیم قیامته تو قلب همه تلاطمه داری اربابو میبینی و از اون دور میخوای صداش کنی تو اون جمعیت صدا گمه دستتو بگیر بالا یه جوری صداش بزن که ببینتت حسین بگو من عاشقتم منو میشناسی، همون نوکر بَدت حسین توی هیئت شنیدم گفتن از پل صراط میکنه رَدِت حسین به قولت عمل کن امام حسین بیا منم بغل کن بذار پات بیفتم دوسِت دارم آقا، دروغ نگفتم (حسین جان، حسین جان)... **** تصوّر کنین که مُردی و رو قبرت لحد رو میذارن رفیقات دارن میگن حسین تو هم دوست داری بگی ولی تنت جون نداره ابداً برا اون لحظهای که میذارن پنبه توی دهنت بگو حسین برا اون ساعتی که زیر خاکا میپوسه بدنت بگو حسین داد بزن آقا بیا وقت غسل و تشییع و کفنت بگو حسین حسین ای پناهم تو قبر من بیا که چشم به راهم کنارم بمونی خودت برام یه فاتحه بخونی (حسین جان، حسین جان)...
واقعا قشنك بود