بشستم دهان به مشک و گلاب هنوز بردن نامت کمال بی ادبیست **** رباب کاش نگاهی به حالم کنه نگاهی به زخمِ رو بالم کنه میخواستم که مشکو بیارم نشد علی اصغرت کاش حلالم کنه میسوزه دل من به آوارهها اینها رحم ندارن به شیرخوارهها یه چیزی شنیدم که ریختم به هم نظر داره خولی به گوشوارهها دستای عباسو بریدن راحت شه گوشواره کشیدن چشم بهم بزنی به خیمهات رسیدن، رسیدن **** دارد از امروز خولی فکر معجر میکند وای بر امروز من ای وای بر فردای من **** عمد الحدید قلب من شکست خسف القمر کمرم شکست من نبودم و مادرم رسید جای مادرت پیش تو نشست (پاشو برادرم بریم به خیمه صدات داره میزنه رقیه) ۲ به چه روزی افتادی ابالفضل ببین حسین افتاده به گریه کمرم تا شده، مغز سرت وا شده پاشو عباس ببین زینب تنها شده آه، خواهرم وای دخترم آه کمرم وای جگرم وای معجرم... **** الا ای عقلها سر در کمندت خرد آگه نشد از چون و چندت تو گر چون مه ز رخ برقع گشایی دل هفت آسمان افتد به بندت رسد آوازۀ دست تو تا عرش فدای دست و بازوی بلندت حدیث دستهایت را چو بشنید دل ام البنین شد دردمندت جهنم چون کشد فریاد بر ناس شود آقایتان عباس عباس **** بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت رباب قدش خمید فدای سرت