ای قمر هاشمیون، که خورَد حسرت رویت قمر بلبل گلزار علی، که زدی در یَم خون بال و پر منسب سقاییِ تو، به جهان مزد وفاداری ات فرق دوتا دست جدا، سند عشق و فداکاریات