قصریست بس مخوف و در او حاکمی عنود در نزد او زنی ز علی مدح میسرود بُد حَرّه نام زن، ز محبّین مرتضی حجّاج حاکم است، پلید و بسی دغا گفتا خبر رسیده علی را تو از وفا برتر شمردهای ز دو اصحاب مصطفی پاسخ بده وگرنه سرت را جدا کنم! این کار را برای رضای خدا کنم! زن گفت: ای امیر دمی کن تو یک نظر بر محضرت خلاف رساندند این خبر ای خاک تیره بر سرِ آن بیحیا دو کس من گفتهام علی ز رُسُل برتر است و بس لایق نیند آن دو بُتِ پستِ بیقرین با خاک کفش قنبر مولَیالموّحدین علی علی ...